قرآن

چگونه با قرآن انس بگیریم

چگونه با قرآن انس بگیریم؟

قرآن دارای شگفتی یعنی اعجاز است و اعجاز منحصر به کلام خداوند است.
خداوند خطای دید در دیدار ندارد خطای دید در انسان است همچنین خطای در برداشت و شنیدار ندارد.
(و یا من یعلم خائنه الاعین و ما تخفی الصدور و یا من لا یخفی علیه خافیه یا من لا تشتبه علیه الاصوات و یا من لا تغلطه الحاجات و.. )
<< ای آنکه نظر چشم آنان که به خیانت نگرند و آن چه در دلها پنهان دارند همه را می دانی ، ای آنکه هیچ امر مستور و سر مخفی بر تو پنهان نیست ، ای آنکه اصوات بر تو مشتبه نخواهد شد و حاجات تو را به اشتباه نیفکند و… >> / دعای علقمه

در کلام انسان ها ممکن است مواردی از زشتی مثل دروغ یا امیال نفسانی مثل حسد، طمع و… در آمیخته باشد و یا در آن کلام حیله و نقشه‌ای طراحی شده باشد اما در کلام خداوند هیچ یک از آن ها نیست پس کلام او برابر کلام انسان نیست و هیچ سطح سخنی به سطح سخن خداوند نمی رسد، قرآن برای همه انسانها قابل بهره‌برداری است، کلام خداوند نور است و روشن، و وعده‌های خداوند در قرآن صادق و حتمی است، پس صاحب کلامی است شایسته حمد و ستایش، و اوست منزه از هر عیب و نقص.

گاهی نزد قاضی مطلب ادعایی خود را به مسائلی مثل نظریه کارشناسی مستند می کنیم نظریه کارشناسی از پایه اعتبار ویژه ای بر خوردار نیست ممکن است کارشناس در نظر خود اشتباه کرده باشد ، و یا ممکن است با کارشناس تبانی شده باشد لذا قاضی می تواند به نظر کارشناس در تصمیم گیری توجهی نکند در اصطلاح می گویند نظر کارشناس اماره است یعنی نشانه است، اگر قاضی مطلبی را کشف کند و نظر قاضی مطابق با نظریه کارشناس باشد قاضی از نظریه کارشناس به عنوان یک موید فهم خود استفاده می کند اما گاهی سخن ما نزد قاضی مستند به یک سند ثبتی یا محضری است اگر قاضی خلاف آن سند رای صادر کند قابل پیگیری است، در واقع در توجه به نظر کارشناسی از اختیارات قاضی است اما در توجه به سند ثبتی یا محضری باید توجه کند یعنی عدم توجه خارج از اختیارات قاضی می باشد در واقع سند محضری قطعی است و از پایه اعتبار خاصی، بالاتر از نظر کارشناسی برخوردار است.

حال، نظر انسانها مثل نظر کارشناسی است انسان جایز الخطاست چون خطای دید دارد، ممکن است نظر او اشتباه باشد اما در خداوند خطای دید نیست، پس کلام خداوند در کتابش کلام مسلم و درست است اگر اشتباهی هست از برداشت ما از سخن خداوند است، هیچگاه نباید کلام خداوند را کنار کلام انسانها و برابر کلام انسانها قرار بدهیم، اگر خود را پاک از هر گونه زشتی مثل حسد، طمع، حیله و… کنیم وقتی در محضر قرآن قرار می گیریم می توانیم آیات آنرا دریابیم ( لایمسه الا المطهرون ) واقعه/ ۷۹

<< در نمی یابند آن را جز پاک شدگان >>

 

در نمی یابند آن را جز پاک شدگان

 

باید برنامه ریزی کرد در خود اشتغالات قرآنی ایجاد کرد قطعا اگر نحوه انس با قرآن را بدانیم از اشتغالات قرآنی لذت می ببریم.
در واقع سخن خداوند بالاتر از سخن تمام انسانها است پس اگر در برابر کلام قرآن می نشینیم یعنی در برابر فکری بالاتر از فکر خود، که در او خطا، و سهوی نیست قرار گرفته ایم پس باید به این دید نگاه کنیم، که این است و جزء این نیست آن کلام را بگیرم و تسلیم آن کلام باشیم.

خدایی که دانستنی نیست یافتنی است، ممکن است کلام خداوند ( قرآن ) را خوب بخوانیم و ترجمه کنیم و نسبت به مطالب قرآن اطلاع پیدا کنیم اما در تصمیم گیری ها و منش اجتماعی و سبک زندگی غیر قرآنی باشیم، چرا که به خطابات قرآن را یا باور نداریم که کلام خداست یا توجه نداریم به این که کلام خدا یعنی چه؟ در چه حدی از اهمیت و اعتبار قرار دارد! خدایی که او را از صفاتش باید شناخت، ظلم نمی کند پس ظلم صفت انسان است.

( ان الله لایظلم مثقال ذره… ) نساء / ۴
<< همانا الله ستم نمی کند هموزن ذرهای… >>

ضلالت و گمراهی در خداوند راه ندارد ، این انسان است که گرفتار ضلالت و گمراهی می شود

( … اولئک فی ضلال مبین ) زمر / ۲۲

<< اینان در گمراهی آشکارند >>
خداوند زمین مرده را زنده می کند انسان قادر به زنده کردن آن نیست

( و ٕآیه لهم الارض المیته احیینها ) یس / ۳۳
<< و زمین مرده برایشان نشانه‌ای است که آنرا زنده کردیم >>

خداوند خلق کرد آسمان و زمین را ، که انسان قادر به خلق آن نبود
(او لیس الذی خلق السماوات و الارض بقدر علی ان یخلق مثلهم بلی و هو الخلاق العلیم) یس ۸۱
آیا کسی که آسمان ها و زمین را آفریده‌ قادر نیست که مانند ایشان را بیافریند؟ چرا! و او آفریدگار آگاه است

بقاء مختص ذات اوست ، اما هر موجود زنده ای مرگ را می چشد
(کل نفس ذائقه الموت) آل عمران / ۱۸۵
<< هر کس چشنده مرگ است >>

و خداوند بر می انگیزاند جان ها را پس از موت ، که انسان قادر به برانگیزاندن بعد از موت نیست
( … و یا باریُ النفوس بعد الموت ) دعای علقمه
<< … ای برانگیزنده جان ها پس از موت >>

خداوند وسوسه نمی شود، وسوسه در فکر انسان است
( و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب الیه من حبل الورید) ق / ۱۶
<< و همانا ما انسان را آفریدیم ، و آنچه باطنش به او وسوسه می کند، می دانیم، و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم >>

انسان طغیان می کند اما خداوند نه
( کلا ان الانسان لیطغی ) علق / ۶
<< چنین نیست، بی شک آدمی طغیان می کند >>

انسان عجول است اما خداوند نه
( خلق الانسان من عجل ) انبیاء / ۳۷
<< آفریده شده است انسان از شتاب >>

 

آفریده شده است انسان از شتاب

انسان آزمند و نا شکیباست اما خداوند نه
( ان الانسان خلق هلوعا ) معارج ۱۹
<< انسان آفریده شده آزمند، نا شکیبا >>

انسان ضعیف است اما خداوند نه
( اذا مس الشر جزوعا ) معارج ۲۰
<< هر گاه برسد به انسان بدی نالان است >>

غفلت از انسان است در خداوند نیست
( و لاتحسبن الله غافلا ) ابراهیم / ۴۲
<< و مپندار الله را غافل… >>

خداوند آب را از آسمان فرو فرستاد
( ا لم تر ان الله انزل من السما ٕ ما ٕ… ) زمر / ۲۱
<< آیا ندیدی که خدا از آسمان آبی فرستاد … >>

اگر باور داشتیم این صفات خداست می توانیم از کلام خداوند بهره ببریم یعنی ایمان و عمل صالح را در خود می آراییم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *